مکتب آنال، الگویی موفق در پیوند تاریخ با جغرافیا و مطالعات اجتماعی |
کد مقاله : 1008-CNF |
نویسندگان |
نادر پروین * مربی و مدرس گروه معارف دانشگاه ایلام |
چکیده مقاله |
اطلاق عناوین« جامعیت فکری » یا « انقلاب در تاریخ نگاری » به مورخین مکتب آنال نشانگر تحول اساسی در تاریخ نگاری و لزوم الگو قرار دادن آن در مطالعات تاریخی است. چرا که توجه مورخان مکتب آنال به ساختارهای محیطی و جغرافیایی و اجتماعی در آثار برجسته خویش از قبیل«مدیترانه و جهان مدیترانه ای در عصر فیلیپ دوم» ، « خاطره و مدیترانه»، « زندگی روزمره» و«روستاییان روسیه » از فرناند برودل، «تاریخ روستایی فرانسه »و« جامعه فئودالی» از مارک بلوخ، «دهقانان لانگودوک»،« تاریخ روستاها در اوایل عصر جدید» از لوروئا لادوری،« جامعه فئودالی» از دولا بلاش و« پیدایش اروپا» از لوپز که عناوین آنها خود گویای استفاده از دانش های مختلف است، باعث پیوند تاریخ با ساختارهای بلند مدت محیطی ، جغرافیایی و اجتماعی شده است.در این رابطه سؤال اساسی این است که مؤلفه های پیوند تاریخ با جغرافیا و علوم اجتماعی در مکتب آنال چه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد تأثیر پذیری و اقتباس آنالیها از مفاهیم و نظریه های دانشمندان رشته های مختلف، در جامعه شناسی از امیل دورکیم ، در جغرافیا از میشله ، دولابلاش، هانری بر و کارل لامپرشت ، تبیین و تفسیر تاریخ بر اساس رویکردهای محیطی و جغرافیایی ، تفسیر کردن تاریخ به عنوان دانشی اجتماعی و استفاده از نظریه پردازی در امر تحقیق و تفحص مهمترین مؤلفه هایی هستند که باعث پیوند تاریخ با مطالعات جغرافیایی و اجتماعی در تاریخ نگاری آنال شده است.الگوی آنال می تواند راهگشای مطالعات تاریخی در ایران باشد. |
کلیدواژه ها |
آنال، جغرافیا، مطالعات اجتماعی ، تاریخ نگاری وتاریخ نگری |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |